یک گوشه نشین پیر در یک محله فقیر نشین زندگی می کند و می خواهد الفبا را به بچه ها آموزش دهد که مرتباً برای بازی به آنجا می روند. با این حال، چیزی که گوشه نشین را بیشتر خوشحال می کند، زمانی است که به حرف پ می رسد (برای "پدرسگ" یا "توله سگ"). وقتی کودکی به او پیشنهاد می دهد که به جای آن از کلمه "پلیکان" استفاده کند، گوشه نشین به پارک اطراف می رود و به دنبال حیوانی می گردد که هرگز نامش را نشنیده است