بازنشانی گذرواژه

نام کاربری یا ایمیل خود را وارد کنید سپس کلید را فشار دهید

گذرواژه جدید

نقدی بر فیلم کوتاه برف در سپتامبر

ایران کست
0 562

برف در سپتامبر، نویسنده و کارگردان مغولستانی لخاگوادولام پورو-اوچیر، داستانی است که به زیبایی روایت شده است. این فیلمساز پیشرو که با فیلم کوتاه «گربه کوهستانی 2020» که در جشنواره کن رقابت کرد و برنده جایزه سونیه برای بهترین فیلم کوتاه در بوسان شد، توانایی خود را نشان داد و با فیلم دوم خود برنده بهترین فیلم کوتاه جشنواره ونیز و هم چنین ترنتو شد

فیلم با یک قاب از یک ساختمان آپارتمانی قدیمی شوروی در اولان باتور شروع می شود، جایی که یک دانش آموز دبیرستانی معمولی داوکا (سوخبات منخباتور) با مادرش زندگی می کند. او با همکلاسی خود، آنوکا (نومین-اردن آریونبیامبا)، از مدرسه به خانه پیاده‌روی میکند ، که در طی آن درباره مانگای خشونت‌آمیز صحبت می‌کنند و یکدیگر را در مورد رابطه جنسی به چالش میکشند. زمانی که یک زن مرموز (انخگرل بااسانجاو) که ادعا می‌کند دوست مادرش است، روزی به دیدار داوکا می‌رود، رابطه او با زنان زندگی‌اش بازتعریف می‌شود و در نهایت منجر به اولین درس اصلی او در مورد صمیمیت و مردانگی می‌شود.

لخاگوادولام ثابت می کند که یک داستان سرای تصویری عالی با درک محکمی از سرعت روایت است. او به مدت زمان 20 دقیقه ای بسنده می کند و مخاطب را وادار می کند که از آنچه روی صفحه نمایش داده می شود، به جای آنچه گفته می شود، قدردانی کند. دیدگاه‌های او با فیلم‌برداری ماهرانه آمینه برادا محقق می‌شود، که قبلاً برای مستند فرانسوی «کودک بی‌قرار» در سال ۲۰۱۷ نامزد دوربین طلایی شده بود و کمدی جنایی مراکشی «قدیس ناشناس» در سال ۲۰۱۹ کار کرده بود. با یادآوری صحنه ابتدایی، صحنه ای در زمین بازی بیرون آپارتمان داوکا به صورت بصری نشان می دهد که چگونه دنیای عاطفی او به هم ریخته است و آدم را به یاد قهرمان داستان Jia Zhangke’s می اندازد که در فیلم Pickpocket (1997) آویزان شده است. رنگ آبی و خاکستری و استفاده از نور طبیعی به خوبی با روایت محدود فیلم مطابقت دارد.

یکی از جنبه‌هایی که ممکن است روی تجربه تماشا، حداقل برای مخاطبان غیر مغولی‌زبان تأثیر منفی بگذارد، ترجمه‌های تحت‌لفظی تا حدی ناخوشایند در زیرنویس‌های انگلیسی است، مانند «خواهر بزرگ» یا «برادر کوچک». با این وجود، این نقص به دلیل عملکرد سرسختانه بازیگران به عنوان یک کل کمرنگ می شود، به جز یک شات/شات معکوس بین داوکا و زن که به دلیل مکث های طولانی مدت کمی مصنوعی می شود. این سه بازیگر نقش‌های خود را به خوبی بازی می‌کنند و نکته قابل توجه ( اودرل بات اورشیخ ) در نقش مادر داوکا است که با وجود داشتن کمترین زمان نمایش، به طرز چشمگیری شخصیت را از طریق گفتار و زبان بدن خود مجسم می‌کند.

از بازگویی مشتاقانه مانگای مورد علاقه‌اش به خیره شدن با شادی از پنجره کلاسش، عملکرد آرام سوخبات به طور موثری رشد شخصیت او را نشان می‌دهد. تجربه قهرمان جوان و از دست دادن معصومیت، داستان کوتاهی از جیمز جویس «عربی» را به یاد می‌آورد که سرخوردگی دوران جوانی را بررسی می‌کند. تفاوت این است که «ناراحتی و خشم» قهرمان جیمز جویس جای خود را به ناامیدی آرام در کارگردانی لخاگوادولام از برف در سپتامبر می‌دهد، که در خودبینی و تصویر پایانی خود بیشتر تداعی‌ کننده داستان شناخته‌ شده‌تر، «مردگان» جیمز جویس است. ”

ایران کست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Leave the field below empty!

0