نام کاربری یا ایمیل خود را وارد کنید سپس کلید را فشار دهید
نام کاربری یا ایمیل خود را وارد کنید سپس کلید را فشار دهید
پنج فیلم از کرواسی، آفریقای جنوبی، هند، هلند و آمریکا هستند و به موضوعات داغ و پرمناقشهای میپردازند که در حال حاضر جهان را آزار میدهند.
همانطور که اغلب در مورد فیلمهای کوتاهِ لایو اکشن نامزد اسکار اتفاق میافتد، روایتهای مسئلهمحور بر داستانگویی نوآورانه و مهارتهای سینمایی اولویت دارند، گاهی اوقات تا حدی که به زیان فیلم تمام میشود. در بهترین حالت، برنامهی سال 2025 با پنج اثر منتخب، طیف وسیعی از مشکلات گریبانگیر ملتهای سراسر جهان را برجسته میکند: بیگانههراسی، کار کودک، فقر شدید، هوش مصنوعی، گونههای در معرض خطر انقراض و وحشت جنگهای قومی. اگر خود فیلمهای کوتاه همیشه به یاد ماندنی نباشند، افسوس که مشکلات باقی خواهند ماند.
در فیلم «یک وثیقه» (A Lien) به کارگردانی دیوید و سام کاتلر-کرویتز، خانوادهای سهنفره برای مصاحبهی گرین کارت به ادارهی محلی امنیت داخلی میشتابند، اما ناگهان در دامِ یک سرکوب ناگهانی توسط ICE میافتند. با دستگیری بیهشدار مهاجران، مادری آمریکایی همسر سالوادوری و دخترش را گم میکند و برای نجات آنها قبل از انتقالشان، با زمان مسابقه میدهد.
فیلم با سبکی دستنیافتنی و بیواسطه، یادآور برادران داردن، سطحی از تنش خام را حفظ میکند؛ با این حال، چند پیچش داستانی که بیش از حد سینمایی به نظر میرسند، به فینالی منجر میشوند که با عنوانهایی روی صفحه به پایان میرسد و توضیح میدهد که این دستگیریها در واقع در مراکز DHS در سراسر کشور اتفاق میافتند. اگر «A Lien» (با تلفظ «بیگانه») کمی شبیه اطلاعیه خدمات عمومی به شکل یک فیلم هیجانانگیز باشد، ستودنی است که پدیدهای را محکوم میکند که در دوره دوم ریاست جمهوری دونالد ترامپ فقط بدتر خواهد شد.
آدام جی. گریوز، که طبق یادداشتهای مطبوعاتی «فیلسوف-فیلمساز» است، برای ساخت فیلم کوتاه درام مستند خود، «آنجا»، تا دهلی نو سفر کرد. شخصیت اصلی فیلم، آنوجا، یک دختر ۹ ساله با استعداد است که در یک کارگاه تولیدی با خواهر بزرگترش، پالک، کار میکند و ساعتهای طولانی را با تنها ۱۵ دقیقه استراحت در هر شیفت میگذراند. زندگی سخت روزانه آنوجا و آینده تاریک او زمانی زیر سوال میرود که به او فرصت داده میشود تا در آزمون مدرسه شبانهروزی قبول شود، و این باعث میشود پالک طرحی را برای جمعآوری پول مورد نیاز برای این کار طراحی کند.
این فیلم با سبکی نسبتاً قابل پیشبینی و با میزان قابل توجهی کلیشه فیلمبرداری شده است، اما با وجود این، از مکانهای واقعی فراوان و دو بازیگر جوان جذاب بهره میبرد که هیچکدام حرفهای نیستند. با وجود فقر شدیدی که آنوجا و پالک در آن غرق هستند، با زیرکی و خوشبینی با چالشهای زندگی روبرو میشوند، که پیامی معنادارتر از آنچه در عنوانهای پایانی به ما توضیح داده میشود، است.
کارتهای توضیحی در پایان فیلم کوتاه آفریقای جنوبی «آخرین نگهبان» نیز دیده میشوند که این سؤال را در ذهن ایجاد میکند: آیا اعضای آکادمی نیاز دارند که مضمون هر فیلم با قلمی پررنگ برایشان توضیح داده شود؟ نیازی به گفتن نیست که این درام خوشساخت از کارگردان سیندی لی، پیام خود را بهوضوح بیان میکند و ابهامی ندارد (کارتهای عنوان، از جمله این موضوع را توضیح میدهند که فیلم بر اساس داستانی واقعی ساخته شده است).
فیلم «آخرین نگهبان» که در یک منطقه حفاظتشده باشکوه و با استفاده از تعداد بیشماری عکس هوایی با پهپاد فیلمبرداری شده است، دختری جوان به نام لیثا را دنبال میکند که در میان درگیری بین یک نگهبان زن که برای حفاظت از کرگدنهای در معرض خطر پارک تلاش میکند و گروهی از شکارچیان مسلح که میخواهند شاخهای باارزش آنها را بدزدند، گرفتار میشود. هیچ چیز بهطور ویژهای در فیلمبرداری آن جذاب نیست و گاهی اوقات به یک تبلیغ اکشن برای صندوق جهانی حیات وحش شباهت دارد. اما این فیلم کوتاه ۲۸ دقیقهای چند لحظه تکاندهنده دارد – بهخصوص سکانسی که در آن یک شکارچی ناگهان اره برقی بیرون میآورد و از آن برای انجام کاری غیرقابلتصور استفاده میکند.
تنها فیلم کوتاه در این مجموعه که تلاش میکند طنز، یا حداقل طنز سیاه، را به تصویر بکشد، فیلم فناورانه و مفهومی «من ربات نیستم» به کارگردانی ویکتوریا وارمردام از هلند است. این فیلم که در یک دفتر کار در آیندهای نه چندان دور اتفاق میافتد، از نظر ظاهر و موضوع به فیلم «او»ی اسپایک جونز شباهت دارد. این بار، «او» یک تهیهکننده موسیقی است که در یک شرکت ضبط موسیقی سفارشی کار میکند و لپتاپ او توسط یک کپچا مسدود میشود که از او میخواهد ثابت کند که او… خب، خودتان میدانید.
پیچش داستان اینجاست که او مدام در آزمون مردود میشود و آنچه با یک مشکل کوچک که همه ما هنگام آنلاین شدن با آن مواجه میشویم آغاز میشود، به مبارزهای وجودی برای اثبات انسان بودن تبدیل میشود. این فیلم کوتاه که بهطور ماهرانهای ساخته شده است، اگرچه کمی بیش از ۲۰ دقیقه طول میکشد، با فیلمسازی با اعتماد به نفس – بهویژه فیلمبرداری ظریف و طراحی صحنه – تقویت شده است که طعم ناخوشایندی از دنیای آینده را در ذهن ما باقی میگذارد.
بهترین فیلم کوتاه این مجموعه، طعنهآمیز یا نه، کوتاهترین آنها نیز هست. فیلم «مردی که نمیتوانست سکوت کند» ساخته نبویشا سلیه پچویچ، کارگردان کروات، که برنده جایزه نخل طلای جشنواره فیلم کن سال گذشته شد، در ۱۳ دقیقه کاری را انجام میدهد که بسیاری از فیلمها در دو ساعت از انجام آن عاجز هستند: ایجاد حس واقعی وحشت و پیچیدگی اخلاقی در داستانی که بهطور کامل در قطاری اتفاق میافتد که توسط شبهنظامیان مسلح در حومه شهر متوقف شده است.
وقتی شبهنظامیان سوار قطار میشوند و از همه مدارک هویتی میخواهند، کسانی را که فاقد شناسنامه هستند به وسیله نقلیهای منتقل میکنند و میتوان حدس زد که سرنوشت آنها چه خواهد شد. یکی از مسافران متوجه میشود که مرد جوان روبهروی او فاقد مدارک است و دوراهی پیش میآید که آیا در برابر این افراد مسلح میایستد و از یک غریبه محافظت میکند یا نه. سلیه پچویچ با نتیجهگیری خود ما را غافلگیر میکند و نشان میدهد که قهرمانان روزمره همیشه در مرکز درام نیستند.
این فیلم با مهارت فنی بالایی، از جمله نماهای طولانی متحرک در ابتدای فیلم، ساخته شده است و به درگیریهای قومی خشونتباری که در دهه ۹۰ میلادی بالکان را فرا گرفت، زمانی که همسایگان به دلیل ناسیونالیسم و افراطگرایی مذهبی به جان هم افتادند، اشاره میکند. اگرچه مضمون این فیلم در مقایسه با سایر فیلمهای کوتاه انتخابشده برای اسکار امسال، خاصتر و تاریخیتر است، اما با ظرافتی خاص ارائه شده که به نوعی کمیاب از جهانیگرایی دست مییابد.
سایت ایران کست مکانی است برای همه عوامل فیلمساز کوتاه تا هنر خود را با دیگران به اشتراک بگذارند . این سایت بصورت آزمایشی فعالیت خود را از مرداد ماه 1401 آغاز نموده است . امید است با استقبال عوامل فیلمساز فیلم کوتاه این سایت رونق گرفته و برای اعضای آن دستاوردی داشته باشد.